علل تأکید اسلام بر پوشش مناسب زنان
علل تأکید اسلام بر پوشش مناسب زنان
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بند وبار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضاهای سکس را به صورت یک عطش روحی در میآورد.
هر چند حجاب در طول تاریخ فرازو نشیبهای بسیاری را طی کرده و گاهی هم با اعمال سلیقه حاکمان تشدید یا تخفیف یافته ولی هیچ گاه به طور کامل از بین نرفته است و این یکی از عوامل فطری بودن حجاب است.
به گزارش سرویس فرهنگی صراط در این مقاله به بررسی مفهوم حجاب و دلایل تاکید اسلام بر حجاب می پردازیم.
مفهوم شناسی حجاب
در حال حاضر بحث حجاب و پوشش اسلامی از نظر مفهومی و در ذهنیت مردم تفاوتی ندارد یعنی وقتی میگوییم پوشش اسلامی همان حجاب به ذهن میرسد و وقتی میگوییم حجاب همان مفهوم پوشش به ذهن خطور
میکند. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب مسئله حجاب در اسلام مینویسد:
« کلمه حجاب هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده وحاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت معنی پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اهل لغت هر پوششی حجاب نیست. آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت میگیرد.»در فرهنگ فارسی حجاب به معنای پرده، نقاب و چادر است که زنان چهره و سر تا پای خود را با آن میپوشانند، اما در لغت عرب حجاب به معنای حایل و پرده است و در برخی از آیات نیز به این معنا به کار رفته است.شاید کسانی که حجاب را لغوی معنا میکنند؛ یک نگاه انتقادی به دین دارند چرا که این برداشت و تلقی برایشان به وجود آمده که هدف اسلام از تشریع پوشش با توجه به استفاده کلمه حجاب بر این معنا، در پرده کردن زنان است. از قضا قرآن کریم در یک مورد کلمه حجاب را که در خصوص حفظ حریم زن و مرد به کار گرفته است، به معنای پرده بیان کرده نه به معنای پوششی که زنان بر بدن خودشان میآویزند؛ آن هم در مورد زنان پیامبراست که به خاطر رعایت شأن همسر پیامبر بودن این دستورات از جانب خداوند فرمان داده شد و مردها هم ملزم به اجرای این دستورات اختصاصی بودن، بله قرآن در آیه 59 سوره احزاب تأکید میکند که شما وقتی که میخواهید چیزی از همسران پیامبر بپرسید و چیزی از آنها بگیرید ما بین شما و آنها پردهای حائل باشد، این به خاطر ویژگی خاص زنان پیامبر است اما در مورد سایر زنها این دستور به این کیفیت وارد نشده، لذا یک عدهای که مستشرق بودند یعنی اسلام شناس بودند؛ به نظرشان رسیده که اسلام میخواهد زنان را در پرده کند، در حالی که اینطور نیست، لذا واژهای که در اصل در ادبیات فقهی ما رایج است کلمه حجاب نیست کلمه ستر و ساتر است همین که ما ترجمهاش میکنیم به پوشش. حجاب یکی از زیر مجموعههای بحث عفت است که طبیعتاً به سهم خودش میتواند در عفت اجتماعی نقش بازی کند و اگر که ما با همین نگاه کلگرایانه بحث حجاب را آموزش میدادیم، یعنی یک مجموعهای را دست اندر کار ایجاد عفت اجتماعی طراحی میکردیم و بعد به همه آن مجموعه رسیدگی میکردیم از جمله حجاب بانوان، الآن در یک نقطه خیلی بهتری قرار داشتیم. در کتاب فلسفه حجاب شهید مطهری نکته خیلی ظریفی وجود دارد و آن این است که ظاهر حجاب به نوعی محدودیت برای زنها است ولی در واقع پوشش یک جور محدودیت عظیم برای مردان است. بحث حجاب در امتهای پیشین و ملل دیگر گاهی طوری مطرح شد که باعث انزوا و عزلت زنان میشد که به عنوان مثال همه زنها موظف بودند روی خودشان را بپوشانند و صدای خودشان را بلند نکنند طبق آن چیزی که ویل دورانت میگوید که اگر در ایران باستان صدای بلند یک زنی را میشنیدند همسرش او را طلاق میگفته. ولی در اسلام اصلا اینطورنیست. پس فقط و فقط بحث پوشش اسلامی از این نظر یک قانونمندی برای حضور زن در اجتماع است تا اینکه در آن واحد به صورت چند منظوره عمل کند. آن منظورها چیستند؟ در واقع حکمتهایی که قرآن دنبال میکند در بحث حجاب متفاوت است که در این قسمت برخی از آنها را یاد آوری میکنم.دلایل تأکید اسلام بر پوشش مناسب زنان:
فلسفه پوشش چند چیز است. که از جمله آنها می توان به این ذیل اشاره کرد :
1. التهاب های جنسی 2.حفظ حرمت و کرامت انسانی زن 3.کنترل غرایز 4.حرمت بخشیدن به زن: 5 ـ آرامش روانی: 6 ـ استحکام پیوندهای خانوادگی: 7.استفاده بهینه از سرمایه انسانی زنان در اجتماع 8ـ استواری نظام اجتماعی: در این بخش به دو مورد از این حکمتها اشاره خواهیم کرد.
1.التهاب های جنسی
یکی از دلایل خیلی مهم این است که زنان را از کالای جنسی خارج میکند. در آخرین نوشتههایی که از مدافعین حقوق زن و جنبش اجتماعی زنان یا فمینیسم در دست است، معمولاً دل نگرانی آنها این است که چرا همه بازیهای سیاسی و اقتصادی دست به دست هم داده که از زنها یک اسباب بازی بسازد یا چرا به آنهابه عنوان یک کالای جنسی نگاه میکنند؟ چرا زن فورا عقربه ذهنیت افراد را به سمت مسائل جنسی میبرد؟ در حال حاضر این مطلب آنقدر مطرح است که حتی برخی از طرفداران حقوق زن استفاده از لوازم آرایشی را یک برنامه استعماری سرمایهداری میدانند که نظام سرمایهداری دنبال میکند برای اینکه به دو هدف مهم برسد اول اینکه سود سرشاری که از فروش این اقلام نصیبشان میشود و دیگری هم اینکه استفاده از لوازم آرایشی برای زنان کمک میکند به برقراری و ماندگاری جریان پرونو و هرزه نگاری، لازم به ذکر است جاذب کردن بیشتر زنها از همین حیث و حیث مسائل جنسی دربردارنده منافع مختلف از جمله منافع سیاسی و اقتصادی برای نظام سرمایهداری است.مفید بودن این امر برای نظام سرمایهداری از نظر سیاسی به خاطر اینکه تقریباً آخرین دستورالعملی که برای به زانو درآوردن ملتهای صاحب فرهنگ و مذهب و ایده دارند این است که حریمهای بین زن و مرد را از بین ببرند. در طرح خاورمیانه بزرگ که در گروه 8 مطرح میشود برای اینکه مقاومت و اقتدار کشورهایی از جمله ایران را بشکنند یا بتوانند بر قارّه آسیا تمرکز و تسلط بیشتری و یا برای به زانو درآوردن این کشورها یکی از سه محوری که ارائه میدهند از بین بردن یک سری حریمهایی است که بین افراد وجود دارد. نمیگوییم این نگاه، یعنی نگاه بسیار قادحانه و تحقیرآمیز نسبت به لوازم آرایش چیز خوبی است به نوعی که معتقد باشم زنها در هیچ کجا حتی در منزل آرایش و پیراش نداشته باشند، ولی میگوییم پشت ترویج بدحجابی یا ترویج لوازم آرایشی چیز دیگری نهفته است و آن اینکه ابژه جنسی ( ابزار جنسی) باشند، و از اینکه هرکسی آنهارا فقط از این منظر ببیند به ستوه آمدهاند. ولی راه گریز از آن را نمی دانند. نکته دیگر آنکه در جامعهای که پیوند زن و مرد بدون ضابطه و خارج از اعتدال باشد و حریمی بین آنهانباشد نیاز جنسی نیز از حد طبیعی خارج میشود و به شکلی بیمارگونه افزایش یافته و به صورت خواست اشباع ناشدنی در میآید.
شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب در این باره مینویسد:
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بند وبار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضاهای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در میآورد.
نکته قابل توجه اینکه مردان نسبت به زنان به محرکهای جنسی حساسترند از این روی پوشش نامناسب زنان و جاذبه ناشی از آن مردان بخصوص جوانان را تحریک میکند. واین تحریکها علاوه برایجاد و شیوع فساد و فحشا موجب اختلال روانی،
فروپاشی خانوادهها و... می شود.2.حفظ حرمت و کرامت انسانی زن
یکی از مهمترین پیامهای حجاب این است که زن انسان است یعنی قبل از اینکه انوثیت و زنانگی داشته باشد و در بازار شهوت و هوسرانی به بازار فروش بگذارند، یک انسان است، منتهی برای اینکه این مطلب روشن بشود یک راهکار دارد. ما نمیتوانیم به قول بعضی از افرادی که در نظام غربی مطالبی نوشتهاند و این عقیده را دارند که ما به جای اینکه به زنها بگوییم حجاب بر سر کنند یا آرایش نکنند؛ مردان بیادب را ادب کنیم، البته یک طرف موضوع همین است که برای مردهای مزاحم مانعی ایجاد شود که دین این تدبیر را هم بیان کرده است. منتهی یک طرف اصلی ومهم قضیه این است که زنها با اختیار پوشش مناسب به عزت، حرمت، حریت و کرامت انسانی دست می یابند و در برابر تهدیدهای بازار جنسی نیز در امان میمانند. از آنجا که در طبیعت، بر پیکر و روح زنان جاذبههای مختلف قرار داده شده است، زن نمیتواند با هر هیبت و هیئتی وارد اجتماع بشوند.
مگر آنکه برای وجود و انسانیت خود ارزشی قائل نباشد و بخواهد با پوشش نامناسب، خود را در بازار جنسی عرضه کند.
یکی از فلسفههای حجاب همین است و این خیلی منطقی است. یعنی دختران ما وقتی رعایت بحث حجاب را نمیکنند یا مثلاً با استفاده از وسایل آرایش در مجامع عمومی حاضر میشوند در واقع یک نگاه بسیار تحقیر آمیزی به خودشان دارند. یعنی برای سوء استفاده نا محرمان راه را باز میکنند.